تحقیقی پیرامون پیدایش تعزیه (2)
دورهٔ علیاکبرخوانی که طی میشود، تعزیهخوان وارد دورهٔ شهادتخوانی میشود. اگر صدای خوبی داشته باشد شهادتخوان میشود؛ اما اگر صدای تعزیهخوان ضعیف اما خوب باشد زنپوش میشود. بعد از اینکه یک تعزیهخوان دورهٔ شهادتخوانی را به پایان برساند دیگر محاسنش سفید شده و میتواند امامخوان باشد.کسی که در رأس شهادتخوانی قرار میگیرد هم امامخوانی میکند و هم عباسخوانی. آخرین مرحله امامخوانی است که در آن باید از یک سنی گذشت تا به این مرحله رسید. در این سن صدا کمی ضعیفتر میشود و سوز بیشتری دارد دیدگاه نمایششناسانه نمایششناسان در بررسی گونههای مختلف نمایشی به همانندیهایی بین تعزیه و تئاتر روایی اشاره میکنند. مثل جنبهٔ استفاده از شیوهٔ فاصلهگذاری یا بیگانهسازی که در جریان آن اگرچه بازیگر خود در نمایش ماجرا نقش میآفریند، اما شیوهٔ کار او طوری است که در تماشاگر میدمد تا بازیگر را با شخصیت مورد نظر یکی نگرفته و همسان نپندارد و بداند که او فقط نقش افراد را بازی میکند. برای رسیدن به این هدف، یا لحظههایی بازی را قطع میکند یا آنکه در برابر کامرواییها یا رنج و شکنجههای رفته بر آن شخصیت واکنش نشان میدهد. نشانه و نماد در تعزیه کاربرد زیادی دارد چنانکه گفتهاند این نمایش باغی از نشانه و نماد است. انواع پرچمهای سبز، سرخ و سیاه که نماد اهل بیت، شور و انقلاب و سوگواریاند، علم که نماد درفش سپاه حسینبن علی است، تشت آب به نشانهٔ شط فرات؛ شاخهٔ نخل یا هر نهالی به نشانهٔ نخلستان و درخت؛ چرخش به دور خود و راه رفتن به گرد صفحه به علامت گذشت زمان و همچنین مسافرت؛ چتر که وسیلهٔ القای تازه فرود آمدن هر ولی یا فرشته بهویژه جبرئیل از آسمان است؛ زدن عینک سفید برای نشان دادن روح بصیرت و نیکدلی و عینک دودی برای جلوهٔ خباثت و بدسگالی؛ عصا که نشانگر تجربه و مصلحتاندیشی است؛ نگریستن گاه و بیگاه از میان دو انگشت بزرگ دست برای تأکید بر قدرت و فضیلت اولیا در تجسم اوضاع آینده و همچنین پیشبینی؛ بر تن کردن نیمتنهٔ بلند سفید (کفنی) به نشانهٔ نزدیک شدن مرگ و اعلام جانبازی؛ زدن یا افشاندن اندکی کاه بر سر برای نشان دادن ماتمنشینی؛ اسب سپید بیسوار به نشانهٔ اسب حسینبن علی، ذوالجناح و شهادت صاحبش؛ گهوارهٔ آغشته به رنگ سرخ برای بیان شهادت علیاصغر؛ استفادهٔ گاه و بیگاه از کبوتری سفید برای آگاهانیدن تماشاگران از دریافت نامه یا خبر و همچنین القای حس معصومیت و همدردی در آنها و کجاوهنشینی شبیهزنان برای نمایش به اسیری رفتن آنها، از جمله این نمادهاست.نقشخوانی بر منبر، ویژهٔ اولیای نامدار است؛ بزرگی و کوچکی چهارپایههایی که اولیا برای سر دادن نقشهای خود بر آن میایستند وسیلهای برای مشخص کردن پایه و مرتبه آنهاست.گستره در میان شیعیان غیرایرانی (در عراق و شبهقارهٔ هند) لفظ تعزیه با وجود ارتباط با مصائب کشتگان کربلا، به معنای «شبیهخوانی» به کار نمیرود بلکه آنان تعزیه را مراسمی نمادین میدانند که در آن دستههای عزاداری در طول مراسم، شبیه ضریح یا تابوت حسینبن علی را بر دوش کشیده و در پایان روز عاشورا و همچنین اربعین آن را به خاک میسپارند. به نوشتهٔ آنهماری شیمل (ص ۲۹۷)، در قرن سیزدهم ه. ق. /نوزدهم م. در قلمرو سلطنت اَوَدْه در لکهنوی هند، تعزیه به منزلهٔ یکی از تماشاییترین نمایشها، در حضور سلاطین برگزار میشد. وی مشخص نمیکند که این نمایش تماشایی چه بوده و چه عناصری داشتهاست.در ناحیهٔ کارائیب، برای نمونه در جزیرهٔ ترینیداد نیز تعزیه به مراسمی نمادین مربوط میشود که به آن «تَجَه» یا «هوسَی» (حسین) میگویند. عمدهترین بخش آن آداب مربوط به مراسم تابوت است تجه را در روزهای محرم ساخته و پس از نمایش، آن را در آب غرق میکنند. (ر. ک. د. اسلام، چاپ دوم، ذیل واژه) گفتنی است که این قبیل مراسم نمادین در نواحی دیگر جهان، از جمله در اندونزی با عنوان تابوت، نیز برگزار میشود.(ر. ک. عاشورا)یکی از اصلیترین مراسم سنتی مربوط به ماه محرم در اندونزی مراسم تابوت است. در یکی از نواحی اندونزی مردم تابوتی چوبی را که با کاغذهای رنگارنگ تزئین شده و بر روی آن قبر حسین بن علی تصویر شدهاست بر دوش میکشند و این تابوت را تمام روز به حرکت درآورده و در شهر میگردانند و در عصر عاشورا آن را به دریا میاندازند.
+ نوشته شده در جمعه نهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 10:30 توسط سعید كولیوند
|