نسخه تعزیه عقیل و مرد بنا

 (عقیل) منم عقیل جگر خون سرو آزاده  امام دوم حسن را منم پسر زاده  ز جور ظلم تو ای روزگار صد فریاد عموی من شده در کربلا ز غم داماد  هزار حیف عزا شد عروسی قاسم  نشد نصیب خدا دیده بوسی قاسم (خواهر) ز ظلم به شهر غریب و ز غم الیمم من  یگانه خواهر محنت کشیده عقیلم من  منم به مثل سکینه یتیم و خوار شدم  در این ولایت غربت به غم دچار شدم  کسی نگفت ایا خواهر دل افسرده  سر تو باد سلامت که باب تو مرده (مادر) خدا به شهر غریبی ز غم ذلیلم من  جدا ز شهر و وطن مادر عقیلم من  ز گردش تو ایا روزگار صد فریاد  نصیب و قسمت ما گشته کشور بغداد  سپهر سفله به ما تا به کی جفا داری  چقدر کینه به اولاد مصطفی داری  برای چیست تو حسین را به کربلا کشتی  برادران و عزیزان بی نوا را کشتی  چه شهرها که که نبردی تو خواهران حسین  چه ظلمها که نکردی به دختران حسین (خواهر) من ای مادر تو را دخت عزیزم  تو را دختر نی ام جای کنیزم   اگر ما نسل پاک بوترابیم  چرا محبوس بغداد خرابیم

ادامه نوشته

نسخه تعزیه حضرت علی اکبر علیه السلام زمینه انجم

(امام) بارالها از ازل چون قرعه بر فرمان زدم  جان نثاری را رقم بر دفتر جانان زدم کرده امضا سرخطم را منشی حکم قضا  مهر هفتاد و دوتن را من به این فرمان زدم  عفو امت چون رقم شد در ازای خون من  از مداد خون قلم بر طرف جسم و جان زدم  بگذر از امت خدایا چون تو میدانی که من گوی سر از بهر امت من بر این چوگان زدم (علی اکبر)یارب از یثرب در اینجا خیمه بر هامون زدم  عهد و میثاقی که بر این طالع وارون زدم  مانده باب بیکسم تنها میان اشقیا  از غم بی یاریش من آتش اندر جان زدم بارالها فرصتی تا جان فداسازم به او  جان نثاری را به راه باب از ایمان زدم (زینب) یارب از آه حسینم آتش اندر جان زدم  آب بر آتش ز آب دیده گریان زدم  من چه طالع داشتم فریاد از این بی طالعی  سخت بی اقبال بودم این چنین دوران زدم  آسمان داغ علی اکبر نصیب من مکن  کز برایش حرف دامادی من نالان زدم (ام الیلا) یا رب از سوز جگر من ناله و افغان زدم  بهر شاه کربلا اشک از رخ مژگان زدم  آمدم در کربلا داماد سازم اکبرم  می ندانستم که بهرش طالع عدوان زدم  ای زمین کربلا کن رحم بر حال دلم چون که این دل تنگیم را عاقبت پایان زدم  بارالها رحم کن بر حال زارم از وفا  قرعه رنج و مصیبت من در این دوران زدم

ادامه نوشته